پرنسس كوچولوي گلمپرنسس كوچولوي گلم، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

هديه ي باشكوه خدا

عكساي 19 ماهگي

بعده مدتها اومدم بالاخره يه پست گذاشتم : ايشا... زودي بقيه‌رم ميذارم عكسارو با نماز خوندن گل دختريم شروع ميكنم ، خودشم نماز با حجاب كامل :   الهي قربون قدوقامتت عزيزممممممممممم :   قنوت دخمليم با اون دستاي كوچولو و نازش :   حالا ركوع ، دخمليم حواست به عبادتت باشه ، چرا دوربينو نگاه ميكني :   و بالاخره پايان نماز ، قبول باشه عزيزدلم :             بقيه‌ي عكسا تو ادامه‌ي مطلب : دخملي گلم با كيك تولد خاله جونش :   كوچولوي مامان مشغول تماشاي مراسم تولد :   دختر خودشي...
29 مهر 1393

دخملي من ديگه كوچكترين عضو و ني‌ني خونواده‌مون نيست !!!!

دخترم امروز صبح مهراد جون پسر خاله شهين بدنيا اومد بالاخره ماني جونم صاحب داداشي شده و از اين موضوع كلي داره خوشحالي ميكنه .     با اومدن مهرادي ديگه شما ني‌ني نيستي و بايد حسابي بزرگ شدن و خانوميتو به همه ثابت كني ... الهي مامان فداي خانوم شدنت ...         ببين با چه ذوقي داري ني‌ني رو تماشاش ميكني ، فدات شم : ...
8 مهر 1393

عكساي 18 ماهگي

اينم از عكسات : مامان قربونت ، انگشت به دهن داري به چي فكر ميكني :   اين عكس جريان داره : اين لباسارو حاجيه خاله برا مهراد جون اورده بود ولي شما تا ديديش ، از اونجايي كه عاشق لباسي اصرار كردي بپوشيشون ، منم ديدم لباس پسرونه پوشيدي طلاهاتم دراوردم تا با تيپ پسرونه ازت عكس بگيرم :   ماماني با اين موهاي كچل پسر بودن بيشتر بهت ميادا ، خخخخخخخخخخخخخخ :   عزيزمامان چي ديدي اينجوري متعجب شدي :   اي فضول خانوم گلو ول كن به عكس گرفتنت برس الانه كه مامان جون بياد سراغت ، هاهاهاهاها :   تو ي تاستون عكس زمستوني ميچسبه ، مگه نه :   آخ ، قربونه قر دادنت :...
29 شهريور 1393

يك سال و شش ماهگي دردونه‌ي ما

سلام مامان جون ، بازم اومدم تا اينبار از 18 ماهگيت برات بگم ، كه چيكارا كردي ، چيا ياد گرفتي و ...     بچه‌م بعضي وقتا ياد بچه‌گياش ميافته از كمدش پستونك برميداره يه كم باهاش مشغول ميشه :                                                            يعني يه لحظه حواسمون بهت نباشه يه شاهكاري ازت ميبينيم: مثلاً اينجا : منو خاله شادي داشتيم تلويزيون ميديدم كه يهو برگشتم ديدم خانوم اينجا تشريف دارن ، اصلا...
29 شهريور 1393

سيزدهمين مرواريدت مبارك عزيزمامان

تقويم رويش مرواريداي دخترم   دندون تازه رسيده‌ت مبارك مامان گلي ... امروز متوجه شدم كه سيزدهمين مرواريدتم در اومده چهاردهمي هم تو راهه ؛ احتمالاً به همين خاطر ديشب بيقرار بودي و همش از خواب بيدار ميشديو شير ميخواستي . ...
25 شهريور 1393

سوختگي دست كوچولو و نازت

سلام ماماني امروز ظهر داشتيم آماده ميشديم بريم تولد تيناجون ، من لباستو اطو ميكردم شمام داشتي بادقت نگاه ميكردي كه يهو تلفن زنگ زد با بابايي بدو رفتي گوشي رو برداشتي منم كارمو تموم كردم اطو رو از برق كشيدم گذاشتم رو تخت ، اومدم ببينم كيه زنگ زده ؛ كه شما حاضر نشدي گوشي رو بهم بدي برا همين رو آيفون با مامان‌جون صحبت كردم بعدشم خداحافظي كرديم كه يهو ديدم از تو اتاق جيغ زدي ! آخه همون لحظه پيشمون بودي اصلاً نفهميدم كي از پيشمون رفتي ، بدو اومدم ديدم چه جوري داري جيغ ميزني زودي رو دستت شامپو بعدشم نمك ريختيم ولي شما همچنان داشتي جيغ ميزدي الهي بميرم برات دستت بدجوري سوخت ؛ همش ميگفتي اوف و ازمون ميخواستي بوسش كنيم خودتم دائم بوسش ميكر...
14 شهريور 1393

روز دختر مبارك ، پرنسس مامان - 1393

  سلام نفسم میشــــه اسـم پاکتو رو دل خـــــدا نوشت میشه با تو پر کشید تــــوی راه سرنوشت میشـــه با عطـر تنت تا خــــود خـدا رسید میشــه چشــم نازتو رو تن گلهــــا کـشید   امروز روز ميلاد حضرت معصومه (س) و روز دختر هستش نازنين من ؛ این روز بر دختران دیروز و مادران امروز مبارک . . .   بقيه تو ادامه‌ي مطلب مبادا زرد باغ دخترمن ویا کم سو چراغ دختر من برو ای غم، برو بیرون از این شهر میا هرگز سراغ دخترمن   روزت مبارك پرنسس مامان اينم كادوي روز دختر برا دخمليم :   كه با گوشواره&zwn...
6 شهريور 1393

فرهنگ لغات 8

بالاخره ، بالاخره و بازم بالاخره دخترم از 8 مرداد به آب بجاي با ياد گرفت بگه آب يا آبّا به منو بابايي هم ميگي ماماني و بابايي كه هردومون عاشق اينجور صداكردنتيم بخواي كسيو بترسوني ميگي پخخخخ وقتي ازت ميپرسم مامانو دوست داري يا بابارو ميگي بابا ! ميگم بابا رو دوست داري يا مامانو ميگي ماما ! يعني هر كدومو آخر بگم اونو جواب ميدي !!!!!!!!! اوايل اين ماه به بده ميگفتي بَدَ ولي الان ديگه ميگي بدِّه خودشم كاملاً محكم و با تشديد   يه لغت تركي ديگه هم به واژگانت اضافه شده ، اونم اينكه : اودّور يعني همون اوتور به معني بشين   بقيه تو ادامه‌ي مطلب لغاتي كه كامل تلفظ ميكني : مو جيب بو اينا گاگ...
29 مرداد 1393

عكساي 17 ماهگي

  قربون ناز و عشوه‌ت برم دختر قشنگم :   وقتي بهت ميگم الكي گريه كن ، اين شكلي گريه ميكني :   مامان قربونششششششششش :   اينم مرحله به مرحله ناناي دخترم :         بقيه‌ي عكسا تو ادامه‌ي مطلب   اي جووووووووونم :   اين عكسام مال عيد فطره كه رفته بوديم سردابه :        با اينكه اين آب‌آهك يه كم خنك بود ولي رفتي توش ، خنكيش از قيافت مشخصه :   بازم داري برام بوس ميفرستي :   مامان قربونت بره عزيزممممممممم : &nbs...
29 مرداد 1393