عكساي 19 ماهگي
بعده مدتها اومدم بالاخره يه پست گذاشتم :
ايشا... زودي بقيهرم ميذارم
عكسارو با نماز خوندن گل دختريم شروع ميكنم ، خودشم نماز با حجاب كامل :
الهي قربون قدوقامتت عزيزممممممممممم :
قنوت دخمليم با اون دستاي كوچولو و نازش :
حالا ركوع ، دخمليم حواست به عبادتت باشه ، چرا دوربينو نگاه ميكني :
و بالاخره پايان نماز ، قبول باشه عزيزدلم :
بقيهي عكسا تو ادامهي مطلب :
دخملي گلم با كيك تولد خاله جونش :
كوچولوي مامان مشغول تماشاي مراسم تولد :
دختر خودشيفتهي من در حال بوس كردن خودش :
تقريباً اين كار همشگيته نفسم !
گل دخترم غرق تماشاي مهراد جون :
حالام دستاتو باز كردي ميخواي بغلش كني :
تازه بلدي رو پاتم بخوابونيش ، خاله داشت اينجا دور از جون سكته رو ميزد :
دخمل سرخابي پوش من :
عكساي دخمليم تو مهموني مهرادجون :
اينم شازده كوچولوي اخمو تو مهمونيش :
اينم يه عكس سه نفرهي بي كيفيت با سلناجون و روناك جون ، بس كه شما و سلناجون شلوغ كردين يه عكس درست و حسابي هم نتونستيم بگيريم :
و اما خانوم باجي من :
الهي مامان قربون خندههات :
و اختتاميهي عكسا دختر نازم توي يه خواب ناز :
مامان فداي گل دخترم ، نفسسسسسسسسسسم