پرنسس كوچولوي گلمپرنسس كوچولوي گلم، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 19 روز سن داره

هديه ي باشكوه خدا

عكساي 21 ماهگي

دخمل كوچولوم آماده‌ي رفتن به تولد ماني جون :   آقا مهراد كوچولو :   اي شيطونك ، تو تولد حاضرنشدي يه عكس خوب با ماني ازت بگيرم :   دخمل كوچولوي مامان :   الهي مامان فدات شه :     بقيه‌ي عكسا در ادامه‌ي مطلب : منتظر بابايي برا دردر رفتن :   اينجا محل هميشگيه شماست تا بشيني و منتظر بموني تا بابايي بياد بالا :   وقتي بدت مياد ازت عكس بگيرم ، نتيجه‌ش ميشه اين عكس بي‌كيفيت :   مامان قربون خنده‌هاي شيرينت :   دخمل گلم :   خانوم خوشگله و كيتي محبوبش...
29 آذر 1393

عكساي 20 ماهگي

سلام نازنين دخترم ؛ بازم اومدم با يه عالمه عكس :   الهي مامان فداي خنده‌هات :   عكساي زمستونيه دخترم ، آخه اردبيل برف اومده :   دخملي مامان با شال و كلاه مامان دوز :     بقيه‌ي عكسا تو ادامه‌ي مطلب :   الهي مامان فدات شه ، عاشق اين 3تا عكساتم :       اين صحنه ماجراي هميشگيمونه ، تا ميرسيم خونه‌ي آننه زودي ميدويي سر وسايل خاله شادي :   يعني اين عروسك پدرش در اومده از دست شيطونيات :   عروسك مامان مشغول شمع روشن كردن :   مراسم تاسوعاي اردبيل :  ...
29 آبان 1393

هزینه ی عشق

اين مطلبو از وبلاگ يكي از دوستان برداشته‌م : شبی پسرک کوچک نزد مادرش رفت که در آشپزخانه شام درست می کرد و کاغذی را به او داد . مادرش دستش را بادستمال خشک کرد و کاغذ را به شرح زیر خواند :   *بابت تمیز کردن اتاقم            ۴۰۰۰۰ریال *بابت خریدکردن برای شما      ۴۰۰۰۰ریال *بابت بردن سطل زباله           ۲۰۰۰۰ریال *بابت دریافت کارنامه قبولی    ۵۰۰۰۰ریال *جمع بدهکاری شما:           ۱۵۰۰۰۰ریال مادر با تبسمی بر لب کاغذ را برداشت و پش...
8 آبان 1393

عكساي 19 ماهگي

بعده مدتها اومدم بالاخره يه پست گذاشتم : ايشا... زودي بقيه‌رم ميذارم عكسارو با نماز خوندن گل دختريم شروع ميكنم ، خودشم نماز با حجاب كامل :   الهي قربون قدوقامتت عزيزممممممممممم :   قنوت دخمليم با اون دستاي كوچولو و نازش :   حالا ركوع ، دخمليم حواست به عبادتت باشه ، چرا دوربينو نگاه ميكني :   و بالاخره پايان نماز ، قبول باشه عزيزدلم :             بقيه‌ي عكسا تو ادامه‌ي مطلب : دخملي گلم با كيك تولد خاله جونش :   كوچولوي مامان مشغول تماشاي مراسم تولد :   دختر خودشي...
29 مهر 1393

دخملي من ديگه كوچكترين عضو و ني‌ني خونواده‌مون نيست !!!!

دخترم امروز صبح مهراد جون پسر خاله شهين بدنيا اومد بالاخره ماني جونم صاحب داداشي شده و از اين موضوع كلي داره خوشحالي ميكنه .     با اومدن مهرادي ديگه شما ني‌ني نيستي و بايد حسابي بزرگ شدن و خانوميتو به همه ثابت كني ... الهي مامان فداي خانوم شدنت ...         ببين با چه ذوقي داري ني‌ني رو تماشاش ميكني ، فدات شم : ...
8 مهر 1393

عكساي 18 ماهگي

اينم از عكسات : مامان قربونت ، انگشت به دهن داري به چي فكر ميكني :   اين عكس جريان داره : اين لباسارو حاجيه خاله برا مهراد جون اورده بود ولي شما تا ديديش ، از اونجايي كه عاشق لباسي اصرار كردي بپوشيشون ، منم ديدم لباس پسرونه پوشيدي طلاهاتم دراوردم تا با تيپ پسرونه ازت عكس بگيرم :   ماماني با اين موهاي كچل پسر بودن بيشتر بهت ميادا ، خخخخخخخخخخخخخخ :   عزيزمامان چي ديدي اينجوري متعجب شدي :   اي فضول خانوم گلو ول كن به عكس گرفتنت برس الانه كه مامان جون بياد سراغت ، هاهاهاهاها :   تو ي تاستون عكس زمستوني ميچسبه ، مگه نه :   آخ ، قربونه قر دادنت :...
29 شهريور 1393