خدا خيلي بهمون رحم كرد
سلام فندق مامان ، فندق كوچول ، موچولوي من
بذار همين اول يه چيز خندهدار بهت بگم ، من اغلب فندق كوچولو صدات ميكنم ، مامان جونم هروقت اين واژهرو ميشنوه برعكسه من گردو صدات ميكنه ؛ يعني اينكه شادوين كجا اندازهي فندقه ، بايد بهش بگي گردو ، اونوقت منم ميزنم زير خنده ميگم مامان جون بچهم كجا گردواِ ، مثل فندق كوچول موچولواِ !
اينروزا خداروشكر همه چيز خوبه ، فقط نميدونم چرا از صبح يهكم تب داري ، شايد مرواريد سومت تو راهه ، نميدونم شايد .
امشب داشتم فيلم ميديدم و بابايي و شما هم 2 تايي تو اتاق داشتيد تابسواري ميكرديد ، آخه اينروزا بدجوري عاشقه تابت شدي ، يهو بابايي زد به سرش كه تاب سقفيتو بياره تو هال نصب كنه ، من مخالفت كردم آخه آويز لوستر تو هال مناسب نبود ، بابايي گفت عيبي نداري اتفاقي نميافته ، تازه زيرشم پتو پهن ميكنم تا اگه خدايي نكرده خواست بيافته رو زمين نيافته
سلام فندق مامان ، فندق كوچول ، موچولوي من
بذار همين اول يه چيز خندهدار بهت بگم ، من اغلب فندق كوچولو صدات ميكنم ، مامان جونم هروقت اين واژهرو ميشنوه برعكسه من گردو صدات ميكنه ؛ يعني اينكه شادوين كجا اندازهي فندقه ، بايد بهش بگي گردو ، اونوقت منم ميزنم زير خنده ميگم مامان جون بچهم كجا گردواِ ، مثل فندق كوچول موچولواِ !
اينروزا خداروشكر همه چيز خوبه ، فقط نميدونم چرا از صبح يهكم تب داري ، شايد مرواريد سومت تو راهه ، نميدونم شايد .
امشب داشتم فيلم ميديدم و بابايي و شما هم 2 تايي تو اتاق داشتيد تابسواري ميكرديد ، آخه اينروزا بدجوري عاشقه تابت شدي ، يهو بابايي زد به سرش كه تاب سقفيتو بياره تو هال نصب كنه ، من مخالفت كردم آخه آويز لوستر تو هال مناسب نبود ، بابايي گفت عيبي نداري اتفاقي نميافته ، تازه زيرشم پتو پهن ميكنم تا اگه خدايي نكرده خواست بيافته رو زمين نيافته .
بهرحال اومديد تو هال و تاب توي هال نصب شد ، بابايي نشوندت توي تاب ، از همون اول كه نشستي ، نگات رو سقف بود ، انگاري كه ميدونستي چه اتفاقي قراره بيافته ؛ يكي دو ديقه طول نكشيد كه بابايي بهم گفت سقفو نگاه كن ، منكه با يه دست از تابت نگه داشته بودم ، همينكه سقفو نگاه كردم ، يهو ديدم آويز سقف با دم دستگاه تاب اومد پايين ، منم كه حواسم به سقف پرت شده بود شما خانم كوچولو از دستم رها شدي و پرت شدي رو زمين ، فقط تابت تو دستم موند و همينم باعث شد كه با سرعت كمي زمين بخوري .
زدي زير گريه و حسابي دردت اومد ، الهي مامان بميره واست ، چرا اين اتفاق برات افتاد ، هنوز خدا خيلي بهمون رحم كرد كه زير تاب نخوردي زمين ، وگرنه خدايي نكرده ميله هاي تاب از اون بالا رو سرت سقوط ميكردند ، خدا واقعاً رحم كرد ، و خطر از بيخ گوشمون گذشت .