فرهنگ لغات 2
فرهنگ لغات 2
تاريخ |
روز |
سن |
توضيح |
|
|
از 9 ماهگي |
وقتي ميخواي چيزي بهم بدي ميگي دَ يعني بيا |
03/9/92 |
1شنبه |
9 ماه و 4 روزگي |
برا اينكه دلم نشكنه فقط همين يه امروز گفتي ماما |
17/9/92 |
1شنبه |
9 ماه و 18 روزگي |
وقتي ميخوام به چيزي دست نزني به تقليد از من ميگي جيز |
21/9/92 |
5شنبه |
9 ماه و 22 روزگي |
به همهي وسايل ، هرچي دورو برت هست به جاي جيجي ميگي جي |
5/10/92 |
5شنبه |
10 ماه و 6 روزگي |
به داللي ميگي دا |
11/10/92 |
4شنبه |
10 ماه و 12 روزگي |
موقع تاب سواري برا خودت ميخوني تا ، تا ، تا ...... به معني تاب تاب |
12/10/92 |
5شنبه |
10 ماه و 13 روزگي |
وقتي 1- 2 - 3 رو ميشماريم تكرارشون ميكني وقتي هم ميگيم 1 ، ميگي 2 ، ميگيم 2 ، ميگي 3 داد زدن رو هم شروع كردي |
14/10/92 |
شنبه |
10 ماه و 15 روزگي |
ديگه جيجي رو كامل ميگي |
18/10/92 |
4شنبه |
10 ماه و 19 روزگي |
بالاخره شرمندهم كردي و شروع كردي به ماما گفتن ، تا بچشم حس خوشبختي رو |
19/10/92 |
بامداد 5شنبه |
10 ماه و 20 روزگي |
لحافو روي سرت ميكشي و با صداي بلند جيغ ميزني بعد لحاف رو از رو سرت باز ميكني و ميخندي ؛ داري داللي بازي ميكني ديگه ؛ با اينكه جيغ زدنتو دوست ندارم ولي اين حركتت خيلي بامزهست |
21/10/92 |
شنبه |
10 ماه و 22 روزگي |
از امروز ميگي نَن نَن نَن |