پرنسس كوچولوي گلمپرنسس كوچولوي گلم، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

هديه ي باشكوه خدا

روزاي شيرين يه دختر كوچولوي نازنازي

1393/3/25 23:46
نویسنده : مامان شيوا
434 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ناناز كوچولوي مامان

اگه شيطنتاي اينروزاتو ميخواي ببيني ، برو ادامه‌ي مطلب :

 

 

عكسا تو ادامه‌ي مطلب

و اما ، مدام صندليا رو از اينور به اونور خونه ميكشوني

تازه خوشتم اومده و ميخندي :

 

عاشق تلفني ، همچين فيگور گرفتي هركي ندونه فكر ميكنه با چه شخص مهمي درحال مكالمه‌اي !

 

از حموم كه ميآي بيرون ، گوشاتو پاك ميكني ، بس كه خانومي ماشا... :

 

بعدش نوبته اون يكي گوشِتِ ، الهي مامان فدات :

 

تازه دخترم دماغشم پاك ميكنه :

 

اتومونو هم خيلي دوست داري و دائم درحال حملشي ، مثل اين عكس :

 

اينجام دخترم داره بلال ميخوره ، نوش جونت عزيزم :

 

اينم از شيطونياي پدر و دختر :

 

بعضي وقتام شيكمو ميشي و به زور لقمه‌ي ما رو ازمون ميگيري :

حالا بماند كه اصلاً هم نميخوريش و همه رو ميريزي زمين ...

 

راستي يه چيزي ، قبلنا هروقت منو بابايي ميشستيم و صدات ميكرديم تا بيايي بغلمون به هيچ وجه بغل بابايي نميرفتي و همش مي‌اومدي بغل من ، و دل بابايي هم حسابي ميسوخت ، ولي از امروز وقتي صدات ميكنيم يه بار ميآي بغل من يه بار بغل بابايي !!!!!!!!!!

اينم از روزاي شيريني كه با گل دخترم سپري ميشه .

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان و باباي امير
7 آبان 93 8:34
سلام عزیزم چقدر همشهری پیدا کردن تو این سایت حال میداد من نمیدونستم انگار تو غربت بودم ویکی از فامیلامو دیدم خیلی خوشحال وخوشبختم که با شما آشنا شدم درسته که من اینجا خیلی دوست پیدا کردم وخیلی دوسشون دارم اما کیف همشهری پیدا کردن خیلی بیشتر بوده خیلی دختر نازی دارین خداحفظش کنه امیدوارم که با هم درارتباط باشین و از کارایی که توشهرمون میگذره همدیگرو مطلع کنیم روی دختر گلتون رو ببوسین واستون یه خصوصی میزارم حتما بخونین
مامان شيوا
پاسخ
سلام منم خوشحالم که باهاتون آشنا شدم البته من چندوقتیه از طریق پرسش و پاسخ باهاتون آشنا شدم و به وبلاگتون سر میزنم ولی ایندفعه برا اولین بار بهتون کامنت دادم شمام اولین دوست نی نی وبلاگیم هستین که همشهری همیم البته به غیر دوست قدیمیم که قبل از نی نی وبلاگ باهم دوستیم